صبا بانوصبا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

عاشقانه ای برای دخترم صبا

عاشقانه ی پانزدهم ...

تولدم مبارک!...   امروز، روز تولد من است و سالروز اتفاقات مهم دیگری هم در زندگی مان هست!... 10 سال پیش در این روز من و پدرت برای اولین بار همدیگر را دیدیم!... 2 سال پیش در این روز ما فهمیدیم که مسافر کوچولویمان دختر است! دختر نازنینی که از همان اولین دیدار و حتی خیلی قبل از آن عاشقش بودیم... دختر نازنین و عزیزی که خدا را شکر می کند و به خدا مرسی میگوید! وقتی از او می پرسم برای چه چیزهایی باید خدای مهربانمان را شکر کنیم همه ی آن چیزهایی که در آن لحظه می بیند را می گوید! و خیلی زیبا به من درس شکرگزاری برای همه ی نعمت ها و درس زندگی در لحظه و شاد بودن برای هر چه در همین لحظه داریم را می دهد!... دختر خوب و مهربانی که امروز به ما ماماجون...
16 بهمن 1392

عاشقانه ی چهاردهم ...

بیست ماهگیت مبارک دختر قشنگم...   دختر بیست ماهه ی نازنینم که دیگر برای خودت دختر خانم کاملی شده ای!... یک مادر مهربان برای عروسکهایت که کلی با آنها حرف میزنی و همه چیز را برایشان تعریف میکنی و من و بابایت را هم بهشان معرفی میکنی و کلی مراقبشان هستی... و یک دختر دردانه برای پدر و مادرت که وقتی بابا میخوابد رویش پتو می اندازی و وقتی مامان مریض میشود از او پرستاری میکنی و کمکش میکنی و حتی وقتی حال روحی اش خوب نیست به سرعت میفهمی و بغلش میکنی و می بوسی اش و نوازشش میکنی و نمیدانی که با این کارهایت چه اندازه ما را مدهوش خودت میکنی و شاکر پروردگار و غرق لذت ..............   خداوند حافظ و نگهدارت باشد دلبر نازدانه ام................
7 بهمن 1392
1